از مدتی که حضور سلبریتیها در فضای مجازی پررنگ شده نحوه بروز و ظهور رسانهای هرکدام از آنها متفاوت بوده است.
پایگاه رهنما:
از مدتی که حضور سلبریتیها در فضای مجازی پررنگ شده نحوه بروز و ظهور رسانهای هرکدام از آنها متفاوت بوده است. برخی صفحه شخصی خودشان را به آلبوم عکسهای لاکچری تبدیل کردهاند و پیشتاز تجملگرایی هستند، برخی به تبلیغات پرسود در شبکههای اجتماعی روی آوردند و هرروز یک صفحه جدید را به هوادارانشان توصیه میکنند، برخی دیگر حامی حقوق حیوانات شدهاند و جنبشهای تحریم گوشتخواری را رهبری میکنند، برخی تحلیلگر سیاسی، برخی مدافع و گاهی در قامت کارشناس محیطزیست عمل میکنند و بالاخره برخی از آنها نیز به گمان خودشان بهواسطه عضویت در شبکههای اجتماعی و بهرهمندی از تعداد هواداران زیاد در همه عرصههای قبل صاحبنظر و کارشناس شدهاند و نسبت به هر رویداد علمی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، حوزه سلامت و... واکنش نشان میدهند. بماند که بسیاری از این واکنشها نسبت به موضوعاتی رخ میدهد که هیچگاه در عالم واقع اتفاق نیفتاده و صرفاً شایعات بیاساسی است که خاطر سلبریتیهای همهفنحریف را مکدر کرده است. با این رفتار غیرمسئولانه، آنها که باعث دامن زدن به شایعات در فضای مجازی میشود علاوه بر آنکه فضای روانی جامعه، ملتهب میشود، روشهای مقابله با رشد شایعات در فضای مجازی نیز دشوارتر خواهد شد؛ اما سلبریتیها باآنکه نسبت به عواقب رفتار غیرمسئولانه خودشان آگاهی دارند به این رفتار ادامه میدهند چراکه عمده اهداف آنها در شبکههای اجتماعی تلاشی در جهت بیشتر دیده شدن و افزایش شهرت به هر قیمتی بوده است؛ اما مدتی است که با پدیده رفتاری جدید از جانب آنها روبهرو شدهایم. برخی از آنها، نفرت پراکنی در جامعه را ابزار محبوبیت آوری و شهرتزایی خود کردهاند و گروههای مختلف اجتماعی را مقابل یکدیگر قرار میدهند.
گاهی عواطف قومیتی را برمیانگیزانند، گاهی نفرت پراکنی مذهبی ایجاد میکنند و گاهی نیز به گروههای مختلف جامعه اتهامات بیاساس وارد میکنند. نظیر کلیپهایی که در فضای مجازی بهصورت برنامهریزیشده از نحوه برخورد نیروی انتظامی با زنان بدحجاب ساخته و منتشر میشد، درحالیکه باکمی دقت نظر مشخص میگردید که سازندگان آن با توهینهای مکرر و فیلمبرداری گزینشی از نحوه برخورد مأموران و اضافه کردن کپشنهای غیرواقعی به دنبال القای تصویر ساختگی و مظلومانه از خود و حمله به نیروی انتظامی با استفاده از تحریک احساسات عمومی بودهاند. در سال گذشته و در ایام برگزاری مراسم پرشکوه اربعین نیز که فضای مجازی آکنده از شور و شوق همبستگی میان ملت ایران و عراق بهواسطه عشق به امام حسین علیه اسلام شده بود و # حب الحسین یجمعنا میان کاربران ردوبدل میشد یکی از سلبریتیها با مطرح کردن بحثهای انحرافی هشتگ انحرافی حب الایران یجمعنا را برای جایگزینی با هشتگ قبل مطرح کرد. هشتگی که اگرچه در ظاهر یک متن وطنپرستانه به شمار میرفت، اما، چون بهصورت هدفمند در آن چارچوب زمانی مطرحشده بود، موجی از نفرت را در فضای مجازی به بارآورد.
ازیکطرف کسانی که در حال و هوای اربعین بودند این هشتگ را نوعی مقابله با عقاید مذهبی خود میدانستند. از طرفی هم برخی از هواداران سلبریتی مذکور؛ کاربرانی که در ستایش اربعین و دوستی مردم ایران و عراق هشتگ میزدند به مقابله با وطندوستی متهم میکردند. مشابه این رفتار را در هفتههای اخیر در مورد کمکهای انسان دوستانه مردم عراق به سیلزدگان کشورمان دیدیم. ملت عراق که بسیاری از آنها در وضعیت نامناسب اقتصادی زندگی میکنند و خودشان مصیبتزده سالها جنگ و جنایت بودهاند از روی محبت و برادری کمکهایی را برای سیلزدگان ارسال کردند، اما برخی بهجای قدردانی از این همبستگی و ازخودگذشتگی ملت عراق با مطرح کردن بحثهای انحرافی همچون غیرت و یادآوری شهدای جنگ سعی در نفرتپراکنی علیه این کار نیک مردم عراق و بیارزش نشان دادن آن بودند. جالب آنکه این شعارهای بهظاهر وطنپرستانه از سوی کسی مطرح میگردد که حتی حاضر نشد فرزند خود را در وطنش و با هویت ایرانی به دنیا آورد و برای گرفتن تابعیت غیر ایرانی فرزندش را در آلمان؛ کشوری که سلاحهای شیمیایی به صدام میفروخت به دنیا آورد.
مردم عراق خودشان سالها قربانی صدام و حزب بعث بودند، اما در این سالها با همان دستان خالی همواره سفره کریمانه خود را برای پذیرایی از ایرانیها در ایام اربعین پهن کردهاند؛ و اصلاً این سؤال مطرح میشود که مگر قرار است کشورها همیشه در حال جنگ با یکدیگر باشند؟ کسانی که شعار مخالفت با جنگ و صلحدوستی را مطرح میکنند چرا در این موقعیت رفتار دوگانهای دارند؟ مگر کشورهای اروپایی سالها در طول دو جنگ جهانی با یکدیگر در حال جنگ نبودهاند و الان تحت اتحادیه اروپا در مشکلات کنار یکدیگر نیستند؟ این نفرتپراکنی و سیل تبلیغاتی در روزهای سختی که مردم نیاز به همدلی و همبستگی دارند چیزی جز خیانت به وطن و ملت ایران نیست. پدیده نفرتپراکنی به دلیل آسیبها و پیامدهای زیادی که به دنبال دارد، در همه کشورها و قوانین بینالمللی جرم تلقی میشود. در کشور ما نیز که این پدیده رو به گسترش است اگر با این موج نفرتپراکنی برنامهریزیشده که گاهوبیگاه در فضای مجازی به راه میافتد و افکار عمومی را تحت تأثیر خود قرار میدهد، برخورد مناسبی نشود میتواند بهتدریج امنیت ملی و همبستگی کشور را مورد مخاطره قرار دهد.
ارسال نظرات